اللهم عجل لوليك الفرج
سلام
رسيدن بخير
مهسا نام شاعر را خواسته بود گفتم شايد شما پيدا نكنيد من بگويم ، اين شعر از ديار منتظران شهرستان اصفهان و از آقاي مهدي جهاندار مي باشد 0
آينه در آينه
عشق تو چون زد رقم بي سروساماني ام
شعله به عالم زند شور پريشاني ام
شب همه شب تا سحر شعله كشم از غمت
شعله كشم از غمت لعل بدخشاني ام
مست نگاه توأم غرقه به درياي چشم
غرقه به درياي چشم يوسف كنعاني ام
چشم تو از من ربود صبر و توان و قرار
پرسه به هر سو زنم، باد بياباني ام
ناي دلم مي زند بوسه به موج عطش
زانكه دود خون تاك در رگ توفاني ام
آينه در آينه نقش تو را زد رقم
تا به كدامين مسير باز بچرخاني ام
خيره به آدينه ام تا كه نمايان شوي
در دل آدينه ها چند بسوزاني ام
اين شعر هم از آقاي احمدرضا كيماسي از اهواز تقديم منتطرانش ميگردد 0